20 دلیل محکم و منطقی
نوشته شده توسط : شیما خطیب زاده

20 دلیل محکم ومنطقی برای اینکه به مرد بودن خود افتخار کنید:

 

1. نام خانوادگی بچه هایتان تابع نام خانوادگی شماست.

2. مدت زمان مکالمه ی تلفنی شما حد اکثر 30 ثانیه است.

3. برای یک مسافرت یک هفته ای تنها یک ساک کوچک دستی نیاز دارید. 

4. درب تمام شیشه های مربا و ترشی را خودتان باز می کنید. 

5. دوستان شما توجهی به کاهش یا افزایش وزن شما ندارند. 

6. جنسیت شما در موقع استخدام مطرح نیست.

7. لازم نیست کیفی پر از وسایل بی استفاده را همه جا به دنبالتان بکشید.

8. ظرف مدت 10 دقیقه میتوانید حمام کنید و برای رفتن به مهمانی آماده شوید.

9. همکارانتان نمی توانند اشک شما را در بیاورند.

10. اگر در 34 سالگی هنوز مجرد هستید احدی به شما ایراد نمی گیرد.

11. رنگ اجزای صورت شما در هر صورت طبیعی است. 

12. با یک دسته گل می توانید بسیاری از مشکلات احتمالی را حل کنید. 

13. وقتی مهمان به خانه ی شما می آید لازم نیست اتاق را مرتب کنید. 

14. بدون هدیه هم میتوانید به دیدن تمام دوستان و آشنایان بروید.

15. می توانید آرزوی هر پست و مقامی را داشته باشید. 

16. حداقل 20 راه برای باز کردن در هر بطری نوشابه ی داخلی یا خارجی بلد هستید.

17. ضرورتی ندارد روز تولد دوستانتان را به خاطر داشته باشید.

18. در تقسیم ارث سهم بیشتری می برید. 

19. احتمال مدیر شدنتان زیاد است. 

20. می توانید چند زن داشته باشید. (احتیاط! معلوم نیست خوشبخت شوید)

 

 20 دلیل محکم ومنطقی برای اینکه به زن بودن خود افتخار کنید:

 

1. نام هر گل زیبایی که در طبیعت است را روی شما می گذارند.

2. به راحتی و با اعتماد به نفس هر وقت که لازم بود گریه می کنید و غم و غصه هایتان را در دل جمع نمی کنید تا سکته کنید.

3. آن قدر حرف برای گفتن دارید که هرگز کم نمی آورید. 

4. عشق و هنر ابداع شماست.

5. زیبایی مخصوص شماست. 

6. همیشه جوانتر از سنتان هستید و هیچکس نمی داند شما چند ساله اید. 

7. بهشت زیر پای شماست.

8. همیشه تمیز و نظیف هستید. 

9. همیشه مقداری پول برای روز مبادا دارید که جز خودتان هیچ کس از جای آن خبر ندارد.

10. مجبور نیستید خانه به خانه بروید و خواستگاری کنید مثل خانم ها در خانه می نشینید تا دیگران با کلی منت و خواهش و التماس و گل و هدیه به خواستگاری شما بیایند. 

11. در همه جا حق تقدم با شماست. 

12. هرگز از فرط خشم نعره نمی کشید و کبود نمی شوید و خون به پا نمی کنید. 

13. ضعیف کش نیستید و دق دلی رئیس اداره تان را در خانه خالی نمی کنید. 

14. نصف بیشتر از صندلی های دانشگاه را شما تصاحب کرده اید. 

15. به جزئیات زندگی و رفتاری با دقت نگاه می کنید و آنها را در حافظه خود جای می دهید. 

16. درصد کارکنان زن نسبت به کل کارکنان در حال افزایش مستمر است.

17. میانگین عمرتان بیشتر از آقایان است. 

18. موفقیت مردان مرهون زحمات شما است.

19. مردان از دامن شما به معراج می روند.

 20. حرف آخر را همیشه شما می زنید.




:: بازدید از این مطلب : 2083
|
امتیاز مطلب : 151
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
تاریخ انتشار : 7 آذر 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
شیدا و محمد در تاریخ : 1389/9/8/1 - - گفته است :
سلام عزیزم
این روزا درگیر مشکل یکی از دوستانم هستم... نمیدونم چطوری این مشکلش و برطرف کنم... راستش باهاش خیلی باهاش صمیمی هستم و از همه زندگیش خبر دارم... یک سال پیش دوستی شو با پسری که 5سال باهاش بود بهم زد... یعنی تقصیر از پسره بود که ولش کرد... اونم بخاطر مخالفت پدر و مادر دوستم... حال دوستم اون موقع ها خیلی خراب بود... و همه ش گریه میکرد... اول نمیدونستم چرا گریه میکنه اما بعدا خودش گفت که مدت یک سال باهاش عقد موقت بسته بوده و به هم محرم بودن و حتی یه روز باهم تنها هم بودن که شک داره بکارتش از بین رفته یا نه... با شنیدن این حرف شوکه شدم... راستش فکر نمیکردم دوستم انقدر بی دست و پا باشه که گول یه پسر و بخوره... خیلی از دستش ناراحت شدم و خواستم باهاش قهر کنم اما گفت تو این مورد شک داره و هنوز معلوم نیست که حقیقت چیه... منم حرفش و باور کردم... و دوستی مون تا حالا ادامه داشته... من دوست پسرشو میشناختم و چندباری هم دیده بودمش... این اواخر از طرف اون به ایمیل من که از طریق فیس بوک گیر آورده یه پیام های اومده بود... که نوشته بود پشیمونه.. و من باید پیغامشو به دوستم برسونم که رسوندم اما دوستم گفت بگم بره پی کارش... منم همین پیغام و بهش رسوندم... اما امروز یه چیزایی از اون پسر شنیدم که مو به تنم راست شد... گفت اون دوستت دیگه دختر نیست... و تو اون چند وقته همیشه تو بغلم بوده و از این حرفا... خیلی ناراحت شدم... گفته به دوستت بگو من دلم براش سوخت و عذاب وجدان داشتم که برگشتم اما حالا که اینطوری میگه آبروشو پیش همه میبرم... حالا چیکار کنم عزیز...؟ از یه طرف شوکه شدم که این حرفا رو شنیدم و از طرف دیگه نمیخوام آبروش بره... درموندم... چیکار کنم؟ توروخدا جواب این حرفامو زودتر بهم بده باشه..؟ منتظرتم


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: